شروع پویش شعری علیه جنگ آذربایجان و ارمنستان
به گزارش وبلاگ پریها، بهرامی در گفت وگو کوتاه با خبرنگاران ، در این باره گفت: با توجه به حساسیت عمیق و قدیمی که از نظر عاطفی نسبت به شرایط و سرنوشت بچه ها در خشونت هایی چون جنگ دارم، با شروع این جنگ جدید و ویدیوهای موشک هایی که از دو طرف به سمت همسایه گسیل می شد، دوست داشتم کاری در این باره کنم؛ چون به هر حال شاید تنها امکان و توانایی ما برای نقش آفرینی در چنین موقعیت هایی، قلم است و کلمه.
با ما سفر کنید و با تور ارمنستان از کشور جذاب همسایه دیدن کنید و شهر زیبای ایروان را ببینید.
او اضافه نمود: ابتدا دوست داشتم شعر به زبان ارمنی و آذری ترجمه و به سمت هر دو ملت گسیل گردد، شاید در چند نفر حس و عاطفه ای ایجاد کند که از آتش این جنگ بکاهد؛ این شد که از یکی دو دوست شاعر یا روزنامه نگار و عکاس ارمنی و آذری کمک خواستم. خوشبختانه دوستانم خیلی استقبال کردند و برگردان به این زبان ها خیلی زود انجام شد و کار انتشار را شروع کردیم. بلافاصله هم باز دوستان، ترجمه ترکی استانبولی و انگلیسی را زحمتش را کشیدند.
بهرامی ادامه داد: همچنین دوستانم از ملیت های دیگر، در انجمن روزنامه نگاران آسیا، با انتشار این ترجمه ها در سایت خبری آسیا ان، از آن حمایت کردند که منجر شد به این که یک روزنامه نگار سرشناس کره ای و یک شاعر و روزنامه نگار عرب هم گفته اند ترجمه کره ای و عربی آن را انجام خواهند داد. از طرفی، بعضی دوستان ترک زبان ایرانی که در شعر و گویندگی دستی دارند، نسخه های فارسی و آذری آن را دکلمه نموده اند که در روزهای آینده منتشر خواهد شد. همچنین یکی از دوستان فیلمساز سرشناس در تماسی گفت که روی شعر می خواهد کار کند که با اجرای یکی از خوانندگان کشور، به اثری چندرسانه ای تبدیل گردد.
این شاعر معاصر با اعلام اینکه بعضی دوستان شاعر هم به این حرکت پیوسته اند و در روزهای آینده آثارشان در این زمینه منتشر خواهد شد، گفت: شخصا فقط می خواستم که سهمم را ادا نموده باشم. قطعا دوستانی هم که در حال همراهی هستند، همین ذهنیت را دارند. اما به هر حال امیدوارم این حرکت به شکل پویش یا هر شکل دیگری که به خود می گیرد، ما را به آن سمت نزدیک تر کند که روزی دست کم به اندازه فشنگ هایی که ساخته و شلیک می گردد، شعر صلح دوست و طالب زیبایی و کرامت انسانی، فراوری و منتشر گردد و در اطراف زیستگاه های انسان ها بگردد.
در ادامه این شعر و ترجمه های آن را می بینید:
جنگ که می گردد
به پرنده ها فکر می کنم
موش های کور هم
جایی برای آرامش دارند
اما پرنده ها
مدام
پرپر می زنند
جنگ که می گردد
بچه ها
پرنده هایی هستند
که بی پروا
در سرم آواز می خوانند
Երբ պատերազմ է լինում,
թռչունների մասին եմ մտածում
նույնիսկ խլուրդները
հանգիստ առնելու տեղ ունեն,
բայց թռչունները
անընդհատ
թևում են:
Երբ պատերազմ է լինում,
մանուկները
թռչուններ են,
որ գլխիս մեջ,
համարձակորեն երգում են:
müharibə vaxti
quşları düşünürəm
Kor siçanlar da
Dincəlmək üçün bir yerləri var
Ancaq quşlar
Daim
Çırpinmada
müharibə vaxti
uşaqlar
Qorxusuz
başımda oxuyurlar
When the war begins
I think about the birds
Even moles possess
A place to peace
The birds yet
Constantly decease
When the war begins
Children are the birds
Fearlessly singing
Deep inside my head
savaş çıkarsa
Kuşları düşünüyorum
Kör fareler de
Dinlenecek bir yerleri var
Ama Kuşlar
hep huzursuz
savaş çıkarsa
kuştur Çocuklar
Korkusuz
Kafamda şarkı söylüyorlar
ساواش قوپاندا
قوشلارا فیکیرلشیرم
کور سیچانلاریندا
دینجلمه یه یئرلری وار
آمما قوشلار
دائیم
چیرپینما دا
ساواش قوپاندا
اوشاقلار
باشیمدا قورخوسوز اوخویان قوشلاردیلار
انعکاس ترجمه شعر فارسی به زبان های ارمنی، آذری، ترکی ترکیه، ترکی ایران و انگلیسی، در نکوهش جنگ و آرزوی صلح بین ارمنستان و آذربایجان در سایت خبری انجمن روزنامه نگاران بین المللی:
www. theasian.asia/archives/109295
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران